آخرین مطالب
امکانات وب
برچسب : نویسنده : naghashlabkhandha بازدید : 49
برچسب : نویسنده : naghashlabkhandha بازدید : 42
برچسب : نویسنده : naghashlabkhandha بازدید : 31
وقتی خیلی بچه بودم میخواستم نقاش شم
یکی تومایه های کمال الملک کم کم بزرگتر
شدم فهمیدم دلم میخواد یه جور دیگه نقاشی کنم
موضوع نقاشیمم فقط لبخند باشه فقط لبخند.... -BlogAbout-> نفس بکش...
برچسب : نویسنده : naghashlabkhandha بازدید : 59
وقتی خیلی بچه بودم میخواستم نقاش شم
یکی تومایه های کمال الملک کم کم بزرگتر
شدم فهمیدم دلم میخواد یه جور دیگه نقاشی کنم
موضوع نقاشیمم فقط لبخند باشه فقط لبخند.... -BlogAbout-> نفس بکش...
برچسب : نویسنده : naghashlabkhandha بازدید : 47
وقتی خیلی بچه بودم میخواستم نقاش شم
یکی تومایه های کمال الملک کم کم بزرگتر
شدم فهمیدم دلم میخواد یه جور دیگه نقاشی کنم
موضوع نقاشیمم فقط لبخند باشه فقط لبخند.... -BlogAbout-> نفس بکش...
برچسب : نمیره, نویسنده : naghashlabkhandha بازدید : 46
اعتراف میکنم بالاخره ...بعد بیست سال که زندگی سخته ،خیلی هم سخته
+ حالا که میدونم چقدر حریف سختی هستی ، منم سخت میشم ...
+ احساس بزرگ شدن دارم ،چقدر غمگينه
+آهای غمی که ....
+ این صدای قرآن ختم زن همسایه هم حسمو دوبرابر میکنه
برچسب : نویسنده : naghashlabkhandha بازدید : 67
من الان اونجوريم .....بد نیست ولی نمیتونم پاشم چرا
یه حالت سردرگمی دارم ،میدونم چی میخوام و نمیدونم چی میخوام
حس تنبليه شاید ،شاید از انتخاباي سخت خستم ...
شاید نشونه بزرگ شدنه ،شاید عقله که داره فریاد میزنه ونميخام گوش بدم بهش ....
نميخام برم سر کار و بیخیال ارزوهام شم
نميخام با این خواستگارايي ک همه ازشون تعریف میکنن برم زیر یه سقف .....نمي خواممممم
نفس بکش...برچسب : اینجوریم, نویسنده : naghashlabkhandha بازدید : 55
خیلی احساس آرامش دارم
بعضی وبلاگا رو می خونم ،یا پای حرف دل بقیه می شینم و سکوت میکنم ، در حین سکوت بخودم میگم حتی توی ذهنت سکوت کن ، قاضی نشو ،حکم نده ، قبول کن آدما متفاوتن حتی اگه رفتارا و اخلاقاي بقیه ب نظرت مسخره میاد .....
حتی اگه نميتوني قبول کنی کسی ساعت ها می شینه و به مارک لوازم آرایشی ک برا عروسیش ميخان بخرن فکر میکنه
حتی اگه ب نظرت مسخرست که آدم کسی رو برا سفر رفتن و پول و ... بخو نفس بکش...برچسب : نویسنده : naghashlabkhandha بازدید : 50
امروز بااینکه کلی کار دارم ولی هی دلم به نوشتنه
چقدر نوشتن خوبه ،الکی نیست جانان وقتی حالش بده شعر میگه +من چرا اینقدر حساسم
+چرا اینقدر آداب و رسوم مهمه ?!
+اگه به من باشه میگم بیان خواستگاری همونجاهم بابا (اونم بخاطر خانواده ها ) خودش خطبه رو بخونه ، فکرررر کن بابا،بعدشم میریم سر خونه زندگيمون
+ بی ذوق نیستم ، از جمع گریزان شدم خيليييي
+يکمم برام تکراریه عروسی گرفتن
+ دنبال شادياي عمیق و نفس بکش...